به گزارش صراط نیوز، از اوایل دهه ۱۳۸۰ تا به همین امروز، حدود ربع قرن است که ایرانیان اخبار مذاکرات را با این امید که شاید گشایشی در بهانه جوییهای بنی اسرائیلی غربیها علیه کشورشان حاصل شود، دنبال میکنند، اما در عمل هیچ اتفاق مثبتی در زندگانی شان نمیافتد! از سولانا و اشتون و موگرینی گرفته تا البرادعی و آمانو و گروسی، نامهایی به شدت آشنا در اذهان ایرانیها هستند که نه آبی از ایشان برای این ملک و ملت گرم شده و نه نانی از مذاکره با آنان بر سفرههای معیشتشان افزوده است!
حال سوال اینجاست که به فرض محال، آیا با دستیابی به یک توافق با ایالات متحده، تمام مشکلات ایران یکشبه حل شده و جهنم بی تدبیریهای داخلی در اقتصاد، ناگهان به بهشت برین تبدیل خواهد شد؟! این همان اشتباهی است که سالها حسن روحانی و تیم به اصطلاح مذاکره کنندگانش مرتکب آن شدند و حتی رفع معضلاتی همچون آلودگی هوا، ازدواج جوانان، محیط زیست و حتی آب خوردن مردم را نیز به مذاکرات گره میزدند.
با توجه به اینکه نه در شرایط جمهوری اسلامی و مواضعش تغییری حاصل شده و نه در موضع گیریهای ضدایرانی ایالات متحده چرخشی ایجاد گردیده، ناگفته پیداست که اگر این دور از گفتوگوها تا قیام قیامت هم تداوم داشته باشد، بازهم آبی از آن برای ملت گرم نخواهد شد. اقتصاد، سیاست و فرهنگ این مرز و بوم، سالیان سال است که نه از فقدان روابط با قدرتهای غرب و شرق، بلکه از وجود دلالانی رنج میبرد که با بهشت نمایی از غرب و تحقیر دائم ایران و ایرانی، صرفاً حل تمام مشکلات را در مراوده بی قید و شرط با اهالی باختران میبینند. درحالیکه مثل روز روشن است که تا اقتصاد ایران از دست زالوصفتان و دست اندازان سیری ناپذیر به بیت المال رهایی نیابد، هزاران هزار توافق و معاهده هم نخواهد توانست سفره ایرانیان را رنگینتر از گذشته کند!
از سوی دیگر بازوان رسانهای آمریکا در ایران، سعی دارند تا با تخدیر اذهان عمومی و انتشار گرد فراموشی بر خیانتهای یانکی جماعت در حق کشورمان، زمینه را برای توافق بی، چون و چرا با طرف آمریکایی فراهم آورند. از این رو تلاش میکنند تا با صلح طلب، عدالتخواه و دموکرات جلوه دادن ایالات متحده، چماق عدم توافق احتمالی با این دولت جانی و غدار را بر سر منتقدین داخلی مذاکره و رسانههای بی اعتماد به آمریکاییها بکوبند و آنان را با توصیفات دروغینی نظیر «کاسب تحریم»، «افراطی ها» و «جنگ طلب» در نزد افکار عوام ترور شخصیت کنند.
کوتاه سخن آنکه اگرچه تمامی چشمها و گوش ها، هم اکنون به مسقط پایتخت عمان دوخته شده است، اما به احتمال قریب به یقین، تجربه این دوره از مذاکرات نیز همچون سعدآباد و برجام و...، نه تنها ختم به خیر نخواهد شد بلکه عمر ایرانیان باز در این برهه از زمان نیز به هدر خواهد رفت.
ان شاءالله شکست میخورید
اقتصادت آباد؟؟؟ ریالت با ارزشه؟!! سفره مردم پره؟؟؟ درآمدها آباده؟؟؟؟ برق آباده؟؟؟؟ آب آباده؟؟؟ بهداشت و درمان آباده؟؟؟
تنها آبادی کشور شمایید...جیبها پر پول...سفره هاتون رنگین
بودجه هاتون افزایشی...کارکردتان فاجعه...زبانتان دراز و کوشهاتان کر....مغزهاتان بیکار و پندارتان متوهم
بسه دیگه